هیئت فرهنگی مذهبی عشاق الشهداء

پیرو و فدایی امام سید علی خامنه ای رهبر عزیز و نایب صاحب العصر و زمان (عج)

هیئت فرهنگی مذهبی عشاق الشهداء

پیرو و فدایی امام سید علی خامنه ای رهبر عزیز و نایب صاحب العصر و زمان (عج)

نویسندگان
پیوندهای روزانه

بسمه تعالی

به استحضار دوستان همسنگران و بازدید کنندگان محترم می رساند از این به بعد عشاق الشهداء را در بلاگفا می توانید ببینید.


آدرس:http://oshagholshohada.blogfa.com/

منتظر حضور گرمتان هستیم.

در پناه مادر سادات
یا علی

  • سرباز بی سر
امام خمینی(1)


امام خمینی (قدس سره):

حفظ"جمهوری اسلامی"از حفظ یک نفر ولو  اینکه "امام عصر" باشد اهمیتش بیشتر است.

برای اینکه "امام عصر"هم خودش را فدا می کند برای اسلام.

  • سرباز بی سر



شهید دکتر مصطفی چمران درسال1311خورشیدی در خیابان 15خرداد تهران،محله سرپولک چشم به جهان گشود.
وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه،نزدیک پامنار،گذرانده و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرده است.به سال1332با رتبه 15در رشته الکترو مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد.پس از فارغ التحصیلی در سال 1336یک سال را به تدریس در دانشکده فنی پرداخت.
او در تمام دوران دوران تحصیل شاگرد اول بود و از استاد خود مهدی بازرگان نمره بیست و دو (22)را در درس ترمودینامیک دریافت کرد.چمران در ریاضیات و هندسه،آنقدر توانا بود که حریفی نداشت.در درسهای آن روز رایانه آنالوگ که جزء مهمترین و سخت ترین درسها بود،شهید چمران نمره 20 گرفت.
عباس چمران برادر او آخرین رییس دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف قبل از انقلاب بود که پس از شهادت وی درگذشت ومهدی چمران برادر دیگر او رئیس شورای شهر تهران است.
وی از 15سالگی در جلسات تقسیر قرآن سید محمود علایی طلقانی در مسجد هدایت و در دروس فلسفه و منطق استاد مرتضی مطهری و نیز در جلسات دیگر شرکت داشت.
شهید چمران از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود.در مبارزات سیاسی دوران مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت شرکت فعال داشت.


*برای مطالعه متن کامل به ادامه مطلب مراجعه نمایید*
  • سرباز بی سر

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

  • سرباز بی سر

تمدن بابل در حدود سه هزار و هفتصد سال پیش که حضرت ابراهیم در آن زندگی می‌کرد دو ویژگی عمده داشت.
نخست این‌که انجام آداب و مراسم و اجرای شعایر جمعی، بیش از عمل صالح، تقوا و فضایل اخلاقی اهمیت داشت و کسی که می‌خواست به وظیفه خود در برابر خدایان عمل نماید می‌بایست قربانی‌های شایسته‌ای به معابد تقدیم کند و اوراد مخصوصی بخواند.
دوم این‌که، گفته‌اند: «هیچ تمدنی از لحاظ پایبندی به اوهام و خرافات، به پای تمدن بابلی نمی‌رسید. کاهنان، هر حادثه را از ولادت غیر طبیعی فرزندان گرفته تا اشکال مختلف مرگ، با تعبیرات سحری و فوق طبیعی مورد تفسیر و تاویل قرار می‌دادند».(1)
تصمیم نمرود برای انداختن حضرت ابراهیم در آتش، خود نمونه‌ای از قربانی انسانی و تقدیم سنت‌شکنان به پیشگاه خدایان بود. زمانی که آتش بر ابراهیم سرد و گلستان شد، آن هم در حضور هزاران تماشاگر معتقد به خدایان بابل و به ویژه این‌که این آتش به احترام بت‌ها و برای عقوبت دشمن خدایان بابل افروخته شده بود، این خبر عجیب به سرعت در سرتاسر بابل پیچید و به مرور زمان به نواحی دیگر نیز رسید.
طبعا با اتفاق چنین معجزه‌ای و تحقیر خدایان بابل، مردم آن زمان منتظر شنیدن خبرهای بیشتری از این پیامبر بودند و نمی‌توانستند نسبت به آن بی‌تفاوت باشند. از این‌رو، هنگامی که ابراهیم علیه‌السلام، به دستور خداوند فرزند را به قربانگاه برد ولی خدای سبحان، گوسفندی را به جای انسان برای قربانی برگزید، این اتفاق نقطه عطفی در سنت شعایری آن روزگاران شد. به طوری که بعدها حتی وقتی امپراطوران تصمیم به قربانی کردن انسانی می‌گرفتند، مورد اعتراض کاهنان دربار قرار می‌گرفتند که تاریخ، نمونه‌هایی را ثبت کرده است.

  • سرباز بی سر


جاده و اسب مهیاست؛ بیا تا برویمکربلا، منتظر ماست؛ بیا تا برویم
ایستاده ست به تفسیر قیامت، زینب «س»
آن سوى واقعه پیداست؛ بیا تا برویم
خاک در خون خدا، مى شکفد، مى بالد
آسمان، غرق تماشاست؛ بیا تا برویم
تیغ در معرکه مى افتد و برمى خیزد
رقص شمشیر چه زیباست؛ بیا تا برویم
از سراشیبى تردید، اگر برگردیم
عرش زیر قدم ماست؛ بیا تا برویم
زره از موج بپوشیم و ردا از توفان
راه ما از دل دریاست؛ بیا تا برویم
کاش اى کاش که دنیاى عطش مى فهمید
آب، مهریه زهراست؛ بیا تا برویم
چیزى از راه نمانده ست، چرا برگردیم
آخر راه همین جاست؛ بیا تا برویم
فرصتى باشد اگر باز در این آمد و رفت
تا همین امشب و فرداست؛ بیا تا برویم
«ابوالقاسم حسینجانى»
مسافران الهى چهار دسته اند:
۱) عده اى فقط «سالک »اند و در ابتداى سلوک قرار دارند و هنوز از سرد و گرم عشق، زهر و شهدى نچشیده اند؛
۲) دسته اى دیگر از مسافران الهى، «مجذوب» نامیده مى شوند. اینان در همان ابتداى سفر آسمانى، در کمند جذبه نامرئى سلطان آسمان ها و زمین گرفتار مى آیند و رشته اى که دوست به گردن جانشان افکنده است، آنان را به هرجایى که اراده مى کند، مى کشاند؛
  • سرباز بی سر

5ـ رابطه توکّل و استغنای بنده به خدا یکی از نشانه‏های صداقتِ عابد با معبود و عاشق با معشوق این است که عابد اختیار خود را به دست معبود دهد و زمام امورش را تسلیم معشوق نماید.
من اختیار خود را تسلیم عشق کردم همچون زمام اشتر بر دست ساربانان
سعدی
اینان راضی به قضای الهی بوده و پروردگار عالم را صاحب اختیار خود می‏دانند و از اختیار خود می‏کاهند و تنها به بارگاه معبود می‏نالند و همه چیز را از او می‏خواهند و به بندگی و بی‏اختیاری خویش می‏بالند.
بدین جهت حضرت امام حسین علیه‏السلام از خدا می‏خواهد که او را از تدبیر خود غنی سازد و جز به تدبیر خداوندی نپردازد. این غنا و بی‏نیازی محصول فقر بندگی است؛ فقری که موجب فخر انسان است.
«إِلَهِی أَغْنِنِی بِتَدْبِیرِکَ لِی عَنْ تَدْبِیرِی وَ بِاخْتِیَارِکَ عَنِ اخْتِیَارِی».
«خدایا! مرا با تکیه بر تدبیرت از تدبیر خودم بی‏نیاز گردان و به اختیارت از اختیارم غنی کن.»
افکن این تدبیر خود را پیش دوست گرچه تدبیرت هم از تدبیر اوست
کار آن دارد که حق افراشته است آخر آن روید که اوّل کاشته است
هرچه کاری از برای او بکار چون اسیر دوستی ای دوستدار(22)
این اعتقاد نظری نتیجه‏اش در میدان توحید عملی چنین آشکار می‏شود که روز عاشورا عزیزترین کسان خود را در راه خدا قربانی کرده و خون مبارکش را با دستانش به آسمان می‏پاشد و می‏گوید:
«اِلهی رِضیً بِرِضاکَ مُطیعاً لاِءَمْرِ قَضاکَ لا مَعْبُودَ سِوَاکَ»

  • سرباز بی سر

حقوق و اخلاق در علم و عمل امام (ع)

آموزه های وحیانی قرآن را می توان به سه بخش اصلی دسته بندی کرد. بخشی که به حوزه های شناختی و معرفتی و بینشی مربوط است و بخشی که به حوزه های حقوقی تعلق می گیرد و بخشی که به اصول اخلاقی توجه می دهد.
کلام امامان(ع) و سیره علمی و عملی آنان دربردارنده همه این بخش هاست ولی آن چه در کلام امام سجاد و سیره عملی آن امان همام(ع) به صورت شاخص نمود دارد حوزه های حقوقی و اخلاقی است. حوزه حقوقی بخشی قابل توجه از کلمات آن حضرت را در بر می گیرد و آن حضرت در جای جای کلمات و سخنان خویش می کوشد تا به بیان حقوق هر یک از افراد در حوزه رفتارهای اجتماعی بپردازد تا اشخاص بتوانند با بهره گیری از آن ها رفتارهای جمعی خویش را سامان دهند.
حوزه حقوق بیانگر محدودیت هر یک از اشخاص در زندگی اجتماعی است. اگر اشخاص در زندگی فردی می توانند به هرگونه که بخواهند عمل و رفتار نمایند و محدودیتی نداشته باشند، در زندگی جمعی می بایست برای دست یابی به اهداف و مقاصد عالی تر بخشی از آزادی های خویش را کنار گذارند.
  • سرباز بی سر
تدابیر مقام معظم رهبری انقلاب را در دوران فتنه حفظ کرد

خبرگزاری فارس: آیت‌الله مهدوی کنی در گفتگویی مشروح با خبرگزاری فارس به تبیین شاخصه های خط امام خمینی(ره)، تدابیر 20 ساله مقام معظم رهبری در صیانت از ارزش های انقلاب، فتنه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری و مخاطرات فراروی نظام اسلامی پرداخت.

به گزارش خبرگزاری فارس، در این گفت و گو آیت‌الله مهدوی کنی ابتدا به ویژگی های اخلاقی، سیاسی و علمی حضرت امام پرداخت و تصریح کرد: مهمترین عاملی که باعث شد ما در بدو ورود به قم در سال 1327 جذب امام خمینی شویم این بود که ما گمشده خود را در شخصیت این مرد الهی یافتیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری یکی از مهمترین ویژگی های امام را صیانت از حریم ولایت و ولی امر زمان عنوان کرد و افزود: امام به ما آموخت منصب ولایت فقیه، منصبی است که نیابت از امام عصر(عج) را دارد بنابر این ایشان در زمان مرجعیت آیت الله العظمی بروجردی معتقد به ولایت امری ایشان بودند و می فرمودند اختلاف سلایق نباید موجب خدشه وارد شدن به جایگاه ولایت فقیه شود. از این رو حضرت امام پس از آن که درس خارج را در مسجد سلماسی تمام می کرد همراه با شاگردان خود در پای درس آیت الله بروجردی هم از باب احترام و رعایت شان ولی فقیه حاضر می شدند.

  • سرباز بی سر

امام کسی است که فرموده است: من در عمرم جز از خداوند متعال از کسی نترسیده‌ام. این است که ایشان در حوادث روزگار از دوران مدرسی در حوزه علمیه قم تا سالیان آخر زندگانی ایشان که پر از تلاطم های سخت بوده است، نتوانسته بود تزلزلی در آن شخصیت به وجود بیاورد

در اولین روز حضور اینجانب در دروس اخلاق و عرفان ایشان، قیافه‌ای بسیار روحانی با نگاههایی جالب دیدم که به مطالبی که در درس ابراز می‌نمودند، حالت توافق با آنچه در درون می‌گذشت را ارائه می‌نمود.
آن روزها آیات آخر سوره حشر را تدریس می‌کردند. با کمال وضوح به خاطر می‌آورم وقتی این آیه مبارک (هو الله الخالق الباری المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی‌السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم) را تفسیر می‌فرمودند، جذابیت مطالب به حد عالی رسیده بود و طلاب با یک انقلاب روحی به افاضات عرفانی ایشان گوش می‌دادند. هیجان روحی و عمق مطالبی که ابراز می‌شد، به‏خوبی اثبات می‌کرد که مطالب ابراز شده، فوق معلومات حرفه‌ای و رسمی است که متأسفانه عده‌ای را به خود مشغول می‌نماید.
  • سرباز بی سر
آیت‌الله حسینی‌بوشهری:
خطبه حضرت زهرا یک نظام‌نامه معرفتی است

 عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: خطبه حضرت فاطمه زهرا (س) یک احتجاج‌نامه نیست بلکه یک نظام‌نامه معرفتی است که مالامال از معارف اعتقادی، مسائل معرفتی و دفاع از حریم ولایت است.


آیت‌الله سیدهاشم حسینی‌بوشهری چهارشنبه شب در مراسم ثبت ملی خطبه حضرت زهرا(س) در فهرست میراث معنوی که در شبستان امام خمینی(ره) حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) برگزار شد، اظهار داشت: این اقدام در طول تاریخ تشیع بی‌نظیر بوده و بسیار قابل توجه است.
وی با اشاره به جایگاه و منزلت والای حضرت فاطمه زهرا(س) خاطرنشان کرد: این درّ یگانه و تنها یادگار رسول اکرم(ص) همتای قرآن، ولایت و رسالت است و بررسی همه ابعاد شخصیتی و زوایای وجودی ایشان قابل درک و فهم نیست.
  • سرباز بی سر